دستور توقیف عملیات اجرای ثبتی، یکی از خواسته هایی است که در کنار دعاوی همچون ابطال اجراییه ثبتی و در جهت توقف و بلااثر نمودن عملیات اجرایی ثبت و ممانعت از مزایده مال و انتقال سند اجرایی آن مطرح می شود. بر اساس ماده 5 قانون اصلاح برخی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب 1322، دادگاه با فرض اینکه دلایل شکایت قوی باشد و یا در اجرای سند رسمی ضرر جبران ناپذیری به خواهان وارد گردد، با اخذ خسارت احتمالی اقدام به صدور قرار توقیف عملیات اجرایی ثبت می نماید.
جهات قانونی توقیف عملیات اجرایی ثبتی
عملیات اجرایی ثبت متوقف نخواهد شد، مگر اینکه موجبات قانونی این توقف فراهم گردد.در سه مورد این عملیات متوقف می شود که عبارتند از :
- ادعای جعل نسبت به سند رسمی با معرفی جاعل و صدور قرار مجرمیت او توسط بازپرس با موافقت دادستان.
- صدور قرار توقیف عملیات اجرایی از دادگاه صالح.
- صدور حکم به ابطال اجرائیه.
شرایط صدور دستور توقیف عملیات اجرای ثبتی
به موجب ماده 5 قانون اصلاح برخی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب 1322، دادگاه در صورتیکه دلایل شکایت را قوی بداند یا در اجرای سند رسمی ،ضرر جبران ناپذیری وارد شود.به درخواست مدعی بعد از اخذ خسارت احتمالی ،قرار توقیف عملیات اجرایی ثبت را صادر نماید.
مراحل صدور دستور توقیف عملیات اجرای ثبتی
در صورتی که درخواست توقیف عملیات اجرایی مطرح شده باشد، دادگاه ابتدا میزان تامین را مشخص می نماید و سپس دفتر دادگاه به خواهان اخطار می نماید که آن را ظرف مهلت مقرر، تودیع و فیش آن را پیوست پرونده نماید.
در صورتیکه موضوع سند لازم الاجرا، وجه نقد باشد و خواهان حاضر به تودیع وجه نقد باشد، آن وجه در صندوق ثبت محل توقیف می شود و تامین دیگری گرفته نخواهدشد.
منظور از تامین موضوع این ماده ، غیر از خسارت احتمالی می باشد. و آن عبارت است از تامینی که به میزان اجرائیه به علاوه حق اجرا، اخذ می شود. تا در صورت عدم اثبات شکایت از وجه یا مال ماخوذه مورد اجرا استیفاء شود.
چنانچه خواهان ظرف مهلت مقرره تامین ندهد دادگاه قرار رد درخواست خواهان را صادرخواهد کرد و این قرار قطعی است.
اگر موضوع سند (اجرائیه) غیر از وجه نقد باشد،تامین به میزان معادل خواسته تقدیم شده اخذ خواهد شد.
اقدام دادگاه در مورد توقیف عملیات اجرایی،رسیدگی غیر ماهیتی (شکلی) است و در هر مرحله از رسیدگی قابل استماع بوده و مقید به زمان خاصی نیست. ولی چنانچه به تنهایی مطرح شود، قابلیت استماع نخواهد داشت.
اگر موضوع اجرائیه ثبتی دارای وثیقه باشد، بهای وثیقه در نظر گرفته می شود و در صورتیکه به تشخیص دادگاه، وثیقه تکافوی اصل وجه اجرائیه و متفرعات آنرا،از جهت خسارت توقیف عملیات اجرایی نکند،باید تامین اضافی گرفته شود.
نحوه رفع اثر از قرار توقیف عملیات اجرای ثبتی
در قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر رسمی مصوب۱۳۲۲ مقرراتی برای الغای قرار توقیف عملیات اجرایی به درخواست ذی نفع وضع نشده است.
لذا بعد از صدور قرار توقیف عملیات اجرایی و متوقف ماندن اجرائیه صادره و عملیات اجرایی امکان رفع اثر از قرار توقیف مذکور با سپردن تامین از طرف کسی که اجرائیه به نفع او صادر گردید وجود ندارد. مگر اینکه حکم بر بطلان دعوای خواهان صادر شود.
تامینی که مدعی بطلان دستور اجرا میدهد،پس از صدور حکم قطعی از دادگاه تجدیدنظر به نفع او قابل استرداد است و فرجام خواهی از طرف او مانع از رد تامین مذکور نیست.
اخذ خسارت احتمالی برای صدور قرار توقیف عملیات اجرایی ثبت
ماده 5 قانون اصلاح برخی از مواد قانون ثبت، صدور قرار توقیف عملیات اجرایی را موقوف به اخذ تامین از خواهان نموده است. ترتیب و میزان تامین موضوع ماده 5 به شرح ذیل می باشد:
- اگر موضوع اجرائیه دارای وثیقه بوده یا از نوع قرارداد تسهیلات بانکی که دارای سند رهنی است باشد، بهای وثیقه منظور می شود.
- در صورتی که موضوع سند لازم الاجرا وجه نقد باشد تامینی که از خواهان در صدور قرار توقیف عملیات اجرایی اخذ می گردد وجه نقد معادل وجه مندرج در اجرائیه است که خواهان با دستور دادگاه، در صندوق دادگستری می سپارد.
نحوه جبران خسارت ناشی از اجرای قرار توقیف عملیات اجرای ثبت
طبق ماده 6 قانون اصلاح برخی از مواد قانون ثبت مصوب 1322، هر یک از طرفین می توانند در اثنای رسیدگی به دعوا، جبران خسارت مالی را که تامین داده و یا خساراتی که به نسبت توقیف عملیات اجرایی به او وارد شده است بخواهد و دادگاه ضمن حکم راجع به اصل دعوا و یا به موجب حکم علی حده، محکوم علیه را به پرداخت خسارت ملزم خواهد کرد و در صورتی که موضوع اجرا وجه نقد باشد و یا برای توقیف عملیات اجرایی وجه نقد تامین شده باشد خسارت از قرار صدی دوازده در سال خواهد بود.
البته طبق نظریه شورای نگهبان مطابق ماده 719 قانون آئین دادرسی مدنی باطل اعلام گردیده و به نظر می رسد دادگاه از طریق ارجاع امر به کارشناس میزان خسارت را تعیین یا بر اساس تغییر شاخص سالانه تورم اعلامی بانک مرکزی، میزان خسارت را تعیین می نماید که در این خصوص رویه دادگاه ها متفاوت است.
به دعوای جبران خسارت ناشی از قرار توقیف عملیات اجرایی در وقت فوق العاده و بدون رعایت تشریفات دادرسی و بدون پرداخت هزینه دادرسی و تقدیم دادخواست و به صرف درخواست رسیدگی می شود.
رفع اثر از تامین اخذ شده در قرار توقیف عملیات اجرایی ثبت
در صورتی که از ابلاغ رای نهایی مبنی بر بی حقی هر یک از طرفین دعوا 20 روز گذشته باشد یا برای مطالبه خسارت طرح دعوا، درخواست مطالبه داده نشده باشد، تامین اخذ شده رفع اثر می گردد.
طبق نظریه مشورتی 6712/7 مورخ 1375/10/27، در قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت مصوب 1322 مقرراتی برای صدور قرار توقیف عملیات اجرایی به درخواست ذینفع وضع نشده است، لذا بعد از صدور قرار توقیف عملیات اجرایی و متوقف ماندن اجرائیه صادره و عملیات اجرایی، امکان رفع اثر از قرار توقیف مذکور یا سپردن تامین از کسی که اجرائیه به نفع او صادر گردیده وجود ندارد، مگر اینکه حکم بر بطلان دعوای خواهان صادر گردد.
آثار صدور قرار توقیف عملیات اجرایی ثبت
با صدور قرار توقیف عملیات اجرایی و اعلام آن به واحد اجرا، این مرجع مکلف است نسبت به توقف اجرای سند لازم الاجرا یا اجرائیه اقدام نماید.البته در رویه موجود در واحد اجرا دیده شده است که واحد اجرای ثبت با صدور قرار توقیف عملیات اجرایی، از رفع ممنوع الخروجی بدهکاران اجرایی خودداری می نماید و اعلام می نماید که قرار مذکور شامل رفع ممنوع الخروجی بدهکاران نمی شود در چنین مواردی، شخصی که به نفع وی قرار توقیف عملیات اجرایی صادر شده می تواند با مراجعه به مرجع صادرکننده قرار درخواست رفع ممنوع الخروجی نماید.
رفع اثر از تامین اخذ شده در قرار توقیف عملیات اجرایی
در صورتی که از ابلاغ رای نهایی مبنی بر بی حقی هر یک از طرفین دعوا 20 روز گذشته باشد یا برای مطالبه خسارت طرح دعوا، درخواست مطالبه داده نشده باشد، تامین اخذ شده رفع اثر می گردد.
طبق نظریه مشورتی 6712/7 مورخ 1375/10/27، در قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت مصوب 1322 مقرراتی برای صدور قرار توقیف عملیات اجرایی به درخواست ذینفع وضع نشده است، لذا بعد از صدور قرار توقیف عملیات اجرایی و متوقف ماندن اجرائیه صادره و عملیات اجرایی، امکان رفع اثر از قرار توقیف مذکور یا سپردن تامین از کسی که اجرائیه به نفع او صادر گردیده وجود ندارد، مگر اینکه حکم بر بطلان دعوای خواهان صادر گردد.
آثار صدور قرار توقیف عملیات اجرایی ثبت
با صدور قرار توقیف عملیات اجرایی و اعلام آن به واحد اجرا، این مرجع مکلف است نسبت به توقف اجرای سند لازم الاجرا یا اجرائیه اقدام نماید.البته در رویه موجود در واحد اجرا دیده شده است که واحد اجرای ثبت با صدور قرار توقیف عملیات اجرایی، از رفع ممنوع الخروجی بدهکاران اجرایی خودداری می نماید و اعلام می نماید که قرار مذکور شامل رفع ممنوع الخروجی بدهکاران نمی شود در چنین مواردی، شخصی که به نفع وی قرار توقیف عملیات اجرایی صادر شده می تواند با مراجعه به مرجع صادرکننده قرار درخواست رفع ممنوع الخروجی نماید.
توقیف عملیات اجرایی به سبب اعتراض شخص ثالث
به موجب ماده 96 آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا ، هرگاه شخص ثالث نسبت به مال بازداشت شده (اعم از منقول و یا غیر منقول) اظهار حقی نماید در موارد زیر از مزایده خودداری میشود:
۱ـ در موردی که متعهدله اعتراض شخص ثالث را قبول کند.
۲ـ در موردی که شخص ثالث سند رسمی مقدم بر تاریخ بازداشت ارائه کند مبنی بر اینکه مال مورد بازداشت به او منتقل شده و یا رهن یا وثیقه طلب اوست.
۳ـ در صورتی که مال قبل از تاریخ بازداشت به موجب قرار تأمین یا دستور اجرای دادگاه یا اجرای ثبت بابت طلب معترض توقیف شدهباشد.
۴ـ هرگاه شخص ثالث حکم دادگاه اعم از قطعی یا غیرقطعی بر حقانیت خود ارائه کند.
۵ ـ در صورتی که قبل از بازداشت از معترض قبول تقاضای ثبت به عنوان ملکیت یا وقفیت شده باشد.
۶ ـ در موردی که بر اثر شکایت معترض موضوع قابل طرح در هیأت نظارت یا شورای عالی ثبت تشخیص شدهباشد.
درمورد بندهای ۱و ۲ و نیز در مورد بند ۴ در صورت وجود حکم قطعی از مال رفع بازداشت میشود و در سایر موارد ادامه عملیات اجرائی موکول به اتخاذ تصمیم نهائی علیه معترض در مراجع مربوط خواهدبود.
متعهدله میتواند از مال مورد بازداشت صرفنظر کرده و درخواست بازداشت اموال دیگر متعهد را بکند.
۱ـ در صورتی که هر یک از موارد مذکور در این ماده پس از انجام مزایده و قبل از صدور سند انتقال یا تحویل مال منقول تحقق یابد اداره ثبت صورتمجلس مزایده را ابطال و سپس به ترتیب مقرر در ماده فوق عمل خواهدکرد.
۲ـ در صورتی که مشخصات مال مورد مزایده با مفاد سند یا حکم مستند شخص ثالث تطبیق نکند اعتراض او مانع عملیات اجرائی نیست و شخص ثالث میتواند بهدادگاه مراجعه نماید.
مهلت و نحوه اعتراض به نظریه رد درخواست توقیف عملیات اجرایی توسط رئیس ثبت
معترض می تواند ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ نظریه رئیس ثبت نسبت به طرح اعتراض در هیات نظارت ثبت استان اقدام نماید و تا زمان صدور رای توسط هیات ، عملیات اجرایی متوقف خواهد شد.
اثر صدور دستور موقت یا حکم یا قرار مبنی بر توقیف عملیات اجرایی از سوی دادگاه بر رفع اثر ممنوع الخروجی بدهکاران اجرایی
صدوردستور موقت یا حکم یا قرار توقیف عملیات اجرایی موجب رفع اثر از ممنوع الخروجی بدهکاران پرونده های اجرای ثبت نمی شود . مگر اینکه دادگاه نسبت به این امر نیز در حکم صادره اتخاذ تصمیم نماید.
تفاوت توقیف عملیات اجرایی با دستور موقت
- توقیف عملیات اجرایی به معنای متوقف کردن عملیات اجراست. در توقیف عملیات اجرایی می بایست دستور اجرا نسبت به سند رسمی از سوی دفاتر اسناد رسمی صادر و اجرائیه ابلاغ و عملیات اجرایی شروع شود تا با درخواست طرف مقابل طبق مواد 1 و 5 قانون اصلاح برخی از مواد قانون ثبت، دستور توقیف عملیات اجرایی صادر و در نهایت عملیات اجرایی متوقف گردد. اما در دستور موقت نیازی نیست که عملیات شروع شده به دستور مقام قضایی باشد بلکه چنانچه فعل یا ترک فعلی توسط شخصی صورت بگیرد که خواهان آن را معارض دعوای خواسته خود تشخیص دهد، می تواند از آن فعل یا ترک فعل توسط دادگاه ممانعت به عمل آورد.
- در دستور موقت می بایست فوریت امر احراز گردد در حالی که در توقیف عملیات اجرایی نیازی به احراز فوریت وجود ندارد و صرفا در صورتی که دادگاه دلایل شکایت را قوی بداند و در اجرای سند رسمی ضرر جبران ناپذیر باشد، قرار توقیف عملیات اجرایی صادر می گردد.
- تفاوت دیگری که می توان بیان نمود این است که اجرای دستور موقت مستلزم تایید از سوی رئیس حوزه قضایی است اما در صدور قرار توقیف عملیات اجرایی نیازی به تائید رئیس حوزه قضایی وجود ندارد و قرار دادگاه بلافاصله قابلیت اجرایی را خواهد داشت.
- خواسته خواهان در دستور موقت، توقیف مال یا انجام عمل یا منع از امری می باشد، اما در توقیف عملیات اجرایی خواسته خواهان، توقیف می باشد که به صورت ترک فعل بوده و اقدامات صورت گرفته جهت اجرای مفاد اسناد رسمی به دستور دادگاه صادرکننده قرار به حالت تعلیق در می آید.
- دستور موقت را می توان در دادگاه رسیدگی کننده به اصل دعوا یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد مطرح نمود همچنین در صورتی که موضوع اجرای دستور موقت در حوزه قضایی دادگاه دیگری باشد یا اینکه در حوزه قضایی دادگاه دیگری باید عمل شود، درخواست از آن دادگاه به عمل می آید. اما رسیدگی به درخواست صدور توقیف عملیات اجرایی، در صلاحیت دادگاهی است که به اصل دعوای اعلام بطلان دستور اجرای سند رسمی رسیدگی می کند.
نحوه رسیدگی در هیات نظارت ثبت
نظر به اینکه جلسات هیئت نظارت غیر حضوری و غیر علنی است امکان حضور طرفین دعوى و بالتبع وکیل دادگستری در اثنای جلسه میسور نخواهد بود و از این حیث وکلای دادگستری به خصوص در مقوله دفاع در مراجعی چون هیئت نظارت با مشکل مواجه هستند. هر چند هیئتها با صدور قرار یا تصمیم می توانند طرفین یا متقاضی ثبت را به محل جلسه هیئت دعوت نمایند، اما با لحاظ قید می تواند این مسئله در حیطه اختیارات هیئت قرار گرفته و در سایه سنگین رویه های هیئت در خصوص غیر علنی برگزار کردن رسیدگیها، مورد اعتنا قرار نمی گیرد.
آراء قطعی هیئتهای نظارت قابل شکایت در دیوان عدالت اداری است. زیرا هیئت نظارت به رغم عضویت و حضور دو عضو قضایی در آن همچنان از مراجع اداری است و آراء صادره از آن در زمره آراء مراجع قضایی محسوب نمی شود.
آیا قاعده رد دادرس شامل اعضای هیئت نظارت نیز میگردد؟
از جمله مواردی که به دلیل سکوت قانونگذار در هیاتهای نظارت اصل بی طرفی پایمال می گردد، مواردی است که خود اعضای هیئت اعم از قضایی یا اداری، ذی نفع در پرونده باشند در خصوص قاعده رد دادرس در امور حقوقی قانون ثبت ساکت است لذا مواردی که اعضای هیئت قرابت نسبی یا سببی با مستدعی ثبت و یکی از طرفین اختلاف داشته باشد، مضافاً عضو هیئت قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد و …. قانون و آیین نامه اجرایی در خصوص نحوه رسیدگی به موضوع ساکت و قاعدتاً باید به عمومات آیین دادرسی مدنی رجوع کرد که در این خصوص نیز به نظر می آید در اینگونه موارد قانون در خصوص خروج شخص عضو و جانشینی عضو علی البدل اظهار نظر ننموده و صرف حضور سه عضو در هیئت را به بی طرفی تعبیر کرده است.
هرگاه قبل از تنظیم و امضای سند انتقال یا تحویل مال، رئیس ثبت محل، عمل اجرا را مخالف قانون تشخیص و رای بر تجدید عمل اجرایی دهد، رای صادره در کدام مرجع قابلیت شکایت دارد؟
هرگاه قبل از تنظیم و امضای سند انتقال یا تحویل مال ،رییس ثبت محل، عمل اجرا را مخالف قانون تشخیص و رای بر تجدید عمل اجرایی دهد ،رای صادره به اشخاص ذینفع ابلاغ میشود و قابل شکایت و رسیدگی در هیات نظارت است. (دادگاه در این خصوص صالح به رسیدگی نمی باشد
در صورتی که سند مالکیت صادره توسط اداره ثبت اسناد و املاک محل، مغایر با سند تنظیمی رسمی صادره توسط دفتر اسناد رسمی باشد و سند رسمی هم مقدم الصدور و خالی از ابهام باشد این امر در صلاحیت چه نهادی است؟
این جریان ثبتی از مصادیق “جریان ثبتی فاقد مطابقت با قانون “به شمار می رود و هیئت نظارت بر مبنای بند ۳ ماده ۲۵ قانون ثبت اسناد و املاک اصلاحی صالح به رسیدگی خواهد بود.
صلاحیت هیئت نظارت در خصوص اسناد رسمی معارض شامل چه موردی است؟
منصرف به موردی است که در خصوص اصل مالکیت اراضی موضوع سند رسمی، اختلاف نباشد در غیر این صورت رسیدگی به دعوا در صلاحیت محاکم دادگستری است.
چنانچه اشتباهاتی در عملیات افراز صورت گرفته و باعث صدور سند مالکیت معارض شده باشد ،رسیدگی به این اشتباه ثبتی در صلاحیت چه نهادی است؟
رسیدگی به چنین اشتباهی در صلاحیت هیات نظارت ثبت است و دعوی ابطال سند مالکیت تا پیش از رسیدگی هیات مذکور قابلیت استماع ندارد.
- شخصی مالک پنج پلاک بود که در همه آنها فقط یک خانه بود. پلاک ۶۳۰ را با توصیف این که شامل خانه است فروخت و سند مالکیت آن با ذکر اشتمال بر خانه صادر گردید. حدود سند مالکیت هر چند مطابق صورت مجلس تحدید است لکن با حدود مذکور در سند رسمی خرید وفق نمیدهد. بایع سپس باقی پلاکها را با توصیف این که شامل خانه است به ثالثی فروخت .بر هیئت نظارت محرز شد که محدوده خانه مورد بیع اول در محدوده سند بیع دوم قرار گرفته است و این امر مورد شکایت خریدار اول از بایع شده و پس از مراجعه به دادگاه حکم نهایی به سود خریدار دوم صادر شد بدون این که دادگاه حکم به اصلاح سند مالکیت محکوم علیه (خریدار اول) بدهد چون جز خواسته نبود. ادعای خریدار اول این است که در مبيع مذکور در سند رسمی خرید خود تصرف دارد ولی در تحدید حدود ملک او اشتباه شده و در نتیجه حدود مذکور در سند مالکیت وی طوری است که خانه مذکور در سند مالکیت وی (و سند خریداری) را از ملک او خارج میکند و سند مالکیت موخر که ازآن خریدار دوم است با سند مالکیت وی تعارض دارد.
چون در سند رسمی …….. مشخصات مورد معامله و مخصوصا وجود یک باب خانه ضمن مورد معامله و حدود آن تعریف شده و در ثبت دفتر املاک اشتباها حدود سند مورد معامله مورد توجه قرار نگرفته و تا حدودی مغایر با محدوده سند رسمی مورد معامله در دفتر املاک ذیل پلاک ۶۳۰ به ثبت رسیده ،به علاوه مجددا همان خانه مورد معامله مورد ثبت مذکور تحت پلاکهای ۶۲۸-۶۲۹-۶۳۱-۶۳۲ … با حدودی که در بعضی از جهات با محدوده سند معامله قبلی مطابقت داشته در دفتر املاک به ثبت رسیده است و اشتباه دیگر این که یک باب خانه فقط مورد تقاضا بوده و در دو مرحله و به نام دو نفر خریداران در دفتر املاک به ثبت رسیده که از حیث تقدم معامله ضمیمه پلاک ۶۳۰ مورد معامله قرار گرفته ولی از حیث حدود، خانه مزبور در محدوده سند معامله اخیر واقع و منتهی به ثبت دفتر املاک به تاریخ موخر شده است لذا اشتباهات مزبور مشمول ماده ۳ لایحه اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض است طبق مقررات عمل نمایند” به خریدار دوم اخطار تعارض شد که به سبب داشتن حکم نهایی خود را از مراجعه به دادگاه بی نیاز دانسته و به رای هیات نظارت معترض شد.
- ثبت ششدانگ یکباب خانه به مساحت ۴۱۳ متر مربع به پلاک ۱۰۳/۲۸ ورامین پذیرفته شده و تحدید حدود با ابعاد و مساحت معین تعیین و سند مالکیت بر طبق تحدید انجام شده صادر و تسلیم گردیده است بعداً با رسیدگی کہ حسب درخواست مالک به عمل آمده معلوم شد بدون هیچگونه تغییری در ابعاد تعیین شده مساحت ملک مذکور ۴۷۵ متر مربع میباشد یعنی در مساحت در نقشه (مساحی) قبلاً اشتباه شده و تصرف مالک در اضافه مذکور و عدم تجاوز و تعارض وسیله ثبت مربوط تصدیق شده اگر اصلاح سند مذکور موجب ضرر سایرین نباشد این امر در صلاحیت چه نهادی است؟
در این خصوص چون سند مزبور صرفاً اشتباه قلمی از جانب نویسنده سند است و وارد دفتر املاک شده، مراتب در هیات نظارت مطرح می گردد و اگر به موجب نظر هیات نظارت، تجاوز و تداخل نسبت به مجاورین به عمل نیامده باشد (یعنی اصلاح سند موجب ضرر اشخاص دیگر نباشد) پرونده بدون ارجاع به مراجع قضایی در خود اداره ثبت حل و فصل می شود.
اگر قبل از ثبت ملک در دفتر املاک مسئول ثبتی متوجه اشتباه مزبور گردد، حتی به هیات نظارت هم لازم نیست گزارش شود و خود مسئول مربوطه مراتب را شخصاً اصلاح می نماید.
مرجع صالح جهت صدور قرار توقیف عملیات اجرایی ثبت
اعتراض به عملیات اجرایی ثبت ، می تواند از طرف اصحاب پرونده یا شخص ثالث مطرح گردد.رسیدگی به ادعای معترض در فرضی که اعتراض وی مستند به سند رسمی و یا حکم قطعی دادگاه باشد، با اداره ثبت است . ولی اگر مبنا و مستند اعتراض معترض، سند عادی باشد، دادگاه عمومی حقوقی صلاحیت رسیدگی به موضوع را دارد و از حیطه صلاحیت اداره ثبت خارج است.
نکته مهم اینکه، ممکن است رسیدگی به دعوای ابطال اجراییه ثبتی و تقاضای توقیف عملیات اجرایی ، مستلزم طرح و رسیدگی به دعاوی همچون ابطال شرط نرخ سود مازاد بانکی ، الزام به تنظیم سند رسمی انتقال مالکیت ،الزام به فک رهن و ابطال سند رهنی باشد،که در این موارد صدور حکم ابطال اجراییه ثبتی و توقیف عملیات اجرایی، منوط به اتخاذ تصمیم نسبت به دعاوی مذکور است که پیچیدگی دعاوی ثبتی و بانکی را بیش از پیش نمایان می سازد و بهره مندی از خدمات وکیل متخصص مربوطه را اجتناب ناپذیر می کند.
نظریه مشورتی شماره 7/1401/407 مورخ 1401/09/30 در خصوص توقف عملیات اجرایی ثبتی و بانکی
استعلام:
چنانچه اجراییه ثبتی در خصوص مطالبات بانک، مازاد بر مبلغ واقعی صادر شده باشد و وامگیرنده ابطال اجراییه ثبتی را درخواست کند و پس از ارجاع موضوع توسط دادگاه به کارشناسی، محرز شود که اجراییه ثبتی مازاد بر طلب واقعی بانک صادر شده است:
1- آیا دادگاه باید صرفاً بخشی از اجراییه و در واقع مبلغ مازاد بر طلب واقعی را ابطال کند یا کل اجراییه باید ابطال و اجراییه جدید به درخواست بانک صادر شود؟
2- چنانچه نظر بر این است که کل اجراییه باید ابطال شود، در صورت صدور اجراییه جدید به مبلغ واقعی، متفرعات از قبیل خسارت تأخیر تأدیه و سود ناشی از دیرکرد، از تاریخ صدور اجراییه اولیه باید محاسبه شود یا از تاریخ صدور اجراییه جدید؟
3- چنانچه عملیات اجرایی به پایان رسیده و ملک مورد وثیقه در اثر برگزاری مزایده توسط بانک تملک شده و متعاقب آن بانک نیز ملک را به شخص ثالثی انتقال داده باشد، با ابطال قسمتی از اجراییه یا کل اجراییه ثبتی، سرنوشت این دو انتقال (مزایده صورت گرفته و انتقال به بانک و انتقال از بانک به شخص ثالث) چه خواهد شد؟
با توجه با رأی وحدت رویه شماره 784 مورخ 1398/9/26 هیأت عمومی دیوان عالی کشور که دعوای ابطال عملیات اجرایی ثبتی را در صلاحیت رئیس اداره ثبت محل دانسته است، دعوای ابطال سند نقل و انتقال اولیه (مربوط به مزایده) و ابطال سند رسمی نقل و انتقال دومی (مربوط به انتقال به شخص ثالث) به ترتیب در صلاحیت چه مرجعی است؟
پاسخ:
1- در فرض سوال که در اجراییه ثبتی محاسبه میزان مطالبات بانک از تسهیلاتگیرنده موضوع سند لازمالاجرا اشتباه شده است، مستفاد از ماده 11 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 که تصحیح اجراییه را پیشبینی کرده است، دادگاه حکم به ابطال اجراییه ثبتی نسبت به قسمت زائد بر طلب واقعی بانک صادر میکند.
2- با توجه به پاسخ فوق، پاسخ به این سوال منتفی است.
3- ابطال مزایده ثبتی نسبت به قسمتی از ملک مستلزم ابطال مزایده قسمت دیگر نیست؛ اما خریدار برنده مزایده با توجه به ماده 441 قانون مدنی حق اعمال فسخ را دارد و در این خصوص تفاوتی بین انتقال اول و انتقالات بعدی نیست.
4- در فرض سوال، مستفاد از تبصره یک ماده 96 و ماده 172 آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازمالاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 1387 با اصلاحات و الحاقات بعدی، ابطال سند نقل و انتقال ناشی از مزایده و ابطال انتقالات بعدی، در هر حال از صلاحیت اداره ثبت خارج و موکول به اتخاذ تصمیم قضایی است.
4 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
میزان تأمین مناسب جهت صدور قرار توقیف عملیات ثبتی چه اندازه است؟
اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه مشورتی شماره ۷/۱۴۰۰/۱۱۰۰ مورخ ۱۴۰۰/۹/۲۳ در بخشی از نظریۀ خود در پاسخ به سؤال فوق بیان داشت: ۲ با توجـه بـه مـاده ۵ قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب ۱۳۲۲ که مقرر داشته” ترتیب تأمین همان است که در قوانین آیین دادرسی مدنی برای تأمین خواسته مقرر است ”
چنانچه موضوع تعهد سند لازم الاجرا وجه نقد باشد با عنایت به بند ۶ ماده ۱۰۸ قانون آیین دادرسی مدنی … برای صدور قرار توقیف عملیات اجرایی ثبتی، تأمین مناسب موضوع ماده ۵ قانون یادشده در هر حال وجه نقد معادل مبلغ اجرائیه ثبتی است. همچنین در موردی که متعهد، سند ملکی را به عنوان وثیقه دین خود به بانک متعهدله سپرده است یا اداره ثبت مالی را توقیف کرده است، چنانچه ارزش ملک مورد وثیقه یا مال توقیفی تکافوی اصل و فرع بدهی موضوع اجرائیه ثبتی را بنماید، نیازی به اخذ تأمین دیگری نیست و در صورت عدم تکافو به میزان مابه التفاوت باید تأمین اخذ شود.»
سلام وقت دوستان بخیر،دستور موقت مبنی توقف عملیات اجرایی نسبت به اموال مرهونه موکل اخذ ومزایده صرفا نسبت به اموال سایر ضامنین انجام ولی سایر ضامنها نسبت به مزایده معترص ودادخواست ابطال عملیات اجرایی مطرح که رای قطعی به نفع ما صادر شده ،حال برای فک رهن رییس ثبت دستور داده ولی قسمت اجرا میفرمایند باید از اداره کل دستور برای فک رهن داده بشه ،دوستان درجهت فرمایش نادرست قسمت اجرا ،راهنمایی میتونند داشته باشند؟
درود بر شما
عملكرد اجرا صحيح به نظر ميرسه
شما ظاهرا فقط ابطال عمليات احراييي رو در خواست كرديد نه فك رهن
و بموجب دادنامه صادره كلاسه اجرايي در اجراي ثبت باطل اعلام شده و اين موضوع ربطي به فك رهن از مورد رهن و ازاد سازي وثيقه مرتهن نداره
و اين دو موضوع جداست
حالا اگر دلايلي در اين مورد موجود هست بايدضمن تقديم دادخواست فك رهن از مورد وثيقه و يا ابطال سند رهني رو درخواست كنين( الزاما فك رهن همراه با ابطال سند رهني مورد نياز نيس ) گاهي با فك رهن و ازاد سازي مورد وثيقه و تبديل سند رهني به سند ذمه اي مرتهن امكان معرفي ساير اموال بدهكار رو خواهد داشت كه در صورت با ابطال سند رهني اين حق او از بين خواهد رفت )