فسخ نکاح از طرف مرد به دلیل وجود عیوب هفتگانه مصرح در قانون موجب خاتمه زندگی مشترک زوجین می شود . به عبارت دیگر در صورت وجود عیوب هفتگانه مصرح در مواد 1121 و 1123 قانون مدنی در زن ، مرد حق فسخ نکاح را خواهد داشت . با فسخ نکاح از طرف مرد رابطه زوجیت پایان می یابد .بنابراین علاوه بر طلاق ، فسخ نکاح نیز از موارد انحلال نکاح است .
شرایط فسخ نکاح از طرف مرد
- احراز رابطه زوجیت با ضمیمه کردن تصویر سند ازدواج به دادخواست.
- اعلام اراده مرد مبنی بر فسخ نکاح ، به هر طریق و روشی که دلالت بر اظهار اراده داشته باشد .
- وجود حداقل یکی از عیوب هفتگانه ذیل در زن و احراز آن توسط دادگاه، به وسیله پزشکی قانونی یا پزشک متخصص
مهلت فسخ نکاح از طرف مرد
مهلت فسخ نکاح از طرف مرد در صورت وجود عیوب هفتگانه به موجب ماده 1131 فوری است ، یعنی مرد به محض اطلاع از عیب و حق فسخ باید در مدت زمان متعارفی اعمال فسخ نماید . منظور از فوریت ، این است که حق فسخ باید در مدت زمانی متعارف ( مثلا چند روزه ) اعمال شود ، به شرط اینکه مرد علم به فسخ و فوریت آن داشته باشد.
عیوب هفتگانه موجب حق فسخ برای مرد
- جنون به شرط اینکه قبل از ازدواج حادث شده باشد و مرد از آن آگاه نبوده باشد . به موجب ماده 1121 که مقرر می دارد :
جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از این که مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است . برخلاف جنون مرد که در هر صورت برای زن حق فسخ ایجاد میکند . - قرن گوشت یا استخوان زائد در آلت تناسلی زن که مانع عمل زناشویی میگردد.
- جذام: نوعی بیماری عفونی و مزمن که منجر به زخم و جراحت در بدن گردیده و خصوصاً باعث تخریب بافتهای نرم صورت میشود.
- برص: از دست رفتن رنگدانه پوست به صورت تکهای (لک و پیس).
- افضاء: یکی بودن دو مجرای زن.
- زمینگیری بیماری سخت که قدرت نشست و برخاست را از فرد میگیرد.
- نابینایی از هر دو چشم.
نکات مهم فسخ نکاح از طرف مرد
- کلیه عیوب هفتگانه باید به موجب ماده 1124 قانون مدنی در حین عقد در زن وجود داشته و مرد نیز از آن بیاطلاع بوده باشد تا باعث حق فسخ برای وی گردد .
- هر چند حکم دادگاه جنبه اعلامی داشته و تأسیسی به شمار نمیآید ، ولی فسخ نکاح باید به دلالت ماده ۲۰ قانون حمایت خانواده در دفتر طلاق ثبت شود.
- دعوای فسخ نکاح از دعاوی غیرمالی محسوب میشود. همچنین بر اساس ماده ۸ قانون حمایت خانواده، رسیدگی به این دعوا به جز تقدیم دادخواست در سایر موارد بدون تشریفات آیین دادرسی مدنی انجام میشود.
- اثر فسخ نسبت به آینده است و به گذشته سرایت ندارد ، مانند سایر تعهدات و قراردادها و تأثیر حقوقی آن زمان اعمال حق است.
مستندات قانونی فسخ نکاح
مواد ۱۱۲۰، ۱۱۲۱، ۱۱۲۳، ۱۱۲۴، ۱۱۲۵، ۱۱۲۶، ۱۱۵۱ و ۱۱۵۲ قانون مدنی و ماده ۲۰ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ از مستندات قانونی فسخ نکاح به شمار می آیند .
مرجع صالح به رسیدگی دعوای فسخ نکاح
دادگاه صالح جهت رسیدگی به دعوا فسخ نکاح از طرف مرد ، به موجب قانون آیین دادرسی مدنی و قانون حمایت از خانواده ، دادگاه محل اقامت یا سکونت زن است.
تکلیف مهریه زن در صورت فسخ نکاح
به دلالت ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی ، اگر فسخ قبل از نزدیکی باشد ، زن حق مهر ندارد ، اما اگر پس از نزدیکی (دخول) نکاح فسخ شود، مهریه باید به صورت کامل پرداخت گردد .
آیا اگر عیب زن از طریق پزشکی قابل رفع باشد، باز هم برای زوج حق فسخ به وجود میآید؟
بعضی از اساتید از جمله دکتر صفایی و دکتر کاتوزیان در زیرنویس ۲ ماده ۱۱۲۳ کتاب نظم حقوقی نظر داده اند که فرض این است که این عیوب درمانناپذیر یا به دشواری درمان میشوند. پس اگر علم پزشکی عیبی مانند برص یا قرن را به سادگی درمانپذیر سازد، اختیار فسخ مبنای خود را از دست میدهد. نظریه مشورتی شماره ۷/۸۷/۶۱۰۲ مورخ ۱۳۸۷/۱۰/۱ نیز مؤید همین نظر است.
نظریه مشورتی شماره 7/99/327 مورخ 1399/04/07 در خصوص فسخ نکاح
استعلام:
آیا صدور حکم طلاق و اجرای آن مانع از طرح دعوای فسخ نکاح ناشی از تدلیس و عیب است؟
توضیح آنکه زوج پس از طلاق نسبت به تدلیس یا عیب مخفی منجر به عدم سازش و در نهایت تحمیل طلاق توافقی آگاهی یافته است، آیا پس از صدور حکم طلاق و اجرای آن موجبات دادخواهی برای فسخ عقد فراهم است؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
مطابق ماده 1120 قانون مدنی فسخ و طلاق از جهات انحلال عقد نکاح است و اقامه هر یک از این دو دعوا منوط به بقای عقد نکاح است؛ بنابراین در فرض استعلام که عقد نکاح به سبب اجرای صیغه طلاق منحل شده است و پس از آن، زوج به تدلیس و یا عیب موجود در زوجه آگاهی یافته و مدعی است این امر به عدم سازش و تحمیل طلاق توافقی بر وی منجر شده است، صرفنظر از اینکه صرف سکوت زوجه نسبت به عیب موجود یا وصف کمال مفقود، موجد حق فسخ نکاح به سبب تدلیس نیست و همچنین صرفنظر از اینکه حکم فسخ نکاح دارای جنبه اعلامی است و دادگاه صرفاً پس از احراز جهت موجب فسخ و شرایط آن، حکم بر فسخ صادر میکند و در واقع فسخ نکاح از تاریخ اراده ذیحق بر فسخ، تحقق مییابد؛ به سبب انحلال قبلی نکاح، دعوای فسخ نکاح قابل استماع نیست .